پراکنده هائی در مورد عشق نودسالگی مارکز [خال واش]
در حین خواندن کتاب این فکر مزاحم مدام در من موج میزد که: در چه جهان غم زدهای زندگی می کنیم که مردی بیش از نود سال بدون عشق زندگی میکند و هیچکس از چنین گذران " مردهگی " بجای زندگی متعجب نیست و وقتی اثراتی از شیدائی حضور در فضای عشقی از مرد بروز میکند، همه آن را با تعجب و تحیر دنبال میکنند.
1 Ù¾ÙÙÙا٠:
شما گيلانیها ديگر حسابی اينترنت را قرق کردهايد! هر چه آدم بااستعداد است يکجوری به خطه گيلان وصل است: دکتر ميرفطروس، حسن رجبنژاد، حسن درويشپور، سام ضيايی، آرش سيگارچی، کورش ضيابری نوجوان و همين رفيقت خال واش. دارم میگردم ببينم آيا عقبهی خودم هم يکطورهايی به گيلان میرسد يا نه:)
<<< صÙØÙâÛ Ø§ØµÙÛ