درست است چرا سیاوش نوشتم ندانم ولی دمت گرم و این شعر را به افتخار مردیت ااینجا میگذارم: دريای دل از لطفش ، بر خسرو و بر شيرين از قطره انديشه ، صد گونه گهر سازد
آن جمله گهرها را ، اندر شکند درعشق وان عشق عجايب را ،هم چيز دگر سازد
اين وبلاگ گروهی، فضايی است برای انتشار لينکهای مفيد؛ معرفی هرچه که خواندنی، ديدنی يا شنيدنی است.
اين همکاری گروهی به هدف آگاهیرسانی و بازتابدادنِ مطالب خواندنی در فضای رايانهای شکل گرفته است.
اعضای اين وبلاگ، بهطور مستقل و بدون صافی عمل میکنند و طبيعی است که هر کس سليقهی خود را در انتخاب مطالب در پيش گيرد. ضمناً اعضا بسته به خواست خود میتوانند با اسم واقعی يا مستعار بنويسند. ناگفته پيداست که اين کار جمعی، نمايندهی هيچ تشکّل و انديشه ويژهی سياسی، فرهنگی يا قومی نيست؛ تلاش جمعی ما، به قصد پوششدادن ديدگاههای
گوناگون است. در اين راه، دست عزيزانی که با ارسال لينک به ياریمان بشتابند را میفشاريم.
3 Ù¾ÙÙÙا٠:
به نظرم "چشم اسفندیار" درست باشد.
درست است چرا سیاوش نوشتم ندانم ولی دمت گرم و این شعر را به افتخار مردیت ااینجا میگذارم:
دريای دل از لطفش ، بر خسرو و بر شيرين از قطره انديشه ، صد گونه گهر سازد
آن جمله گهرها را ، اندر شکند درعشق وان عشق عجايب را ،هم چيز دگر سازد
صفای وجود شما م. آشنای عزیز.
<<< صÙØÙâÛ Ø§ØµÙÛ