Sunday, August 14, 2005

جريان آن شب که به ميهمانی رفتيم / مجيد زُهـَری

داستان کوتاهی ار مجید زُهـَری: « چند روز پیش جایی دعوت بودیم. با بقیه‌ی حضار، نشسته بودیم در بالکن بزرگ مـُشرف به حیاط و … »؛

Powered by Blogger