سلام! به نكتهي مهمي اشاره كردهايد. فرهنگ و ادبيات و محاورهي مردمي انباشته از اين واژةهاي غير واقعي و پررنگ و لعاب، توجيه و سوءتفاهم برانگيز است. سياستمداران تحميلي جامعه هم از همين كوزه برون تراويدهاند. بنظر من سازوكاري كه محصولش اين فرهنگ و اين مردم است سازوكاري است كه براي تعادل ناگزير است به محركهاي بيروني و دروني پاسخ دهد. عوامل مؤثر در تحريك پذيري و محركها هم بسيار و غير قابل احصاء هستند.در همين باره براي آقاي درويش پور كه بحثي شبيه شما را مطرح كرده اند نوشتم:
سلام اقاي درويش پور! تحليل رويدادهاي تاريخي و تشخيص موقعيت آدمها و قضاوت راجع به عملكردشان كاري بسيار پيچيده و براي برخي سهل اما بسيار ممتنع است. احصاء عوامل مؤثر در يك رويداد آنقدر نشدني است كه صدور حكم قطعي كاري بعيد بنظر ميرسد. گذشته از احصاء عوامل شما بايد با يك دستگاه منطقي مطمئن به استدلال و نتيجه گيري بپردازيد كه اينهم جاي بحث دارد. اما عاملي كه شما نام برديد يكي از مهمترين عواملي است كه از بدو ورود همه ي رشتههاي آيندهي مارا از پيش پنبه خواهد كرد. غرضورزي و پيش زمينههاي فكري و مهمتر از همه نگاه عيب بين و منفي، كه نهايتا منجر به منفي بافي ميگردد مسلما ما را از راه راست منحرف خواهد كرد. موضوعي كه شما مطرح كردهايد متاسفانه ناشي از حضور هيجانات كور و غير قابل كنترل رجل آسيبديدهي سياسي ميهن عصبي ماست كه واكنش عصبيت ناشي از سلطهي هزاران سالهي زور باعث ميشود نتيجه و ماحصل و رشتهها و بافتههاي خيرخواهيهاي سياستمداران و مصلحان معمولا پنبه شود. ـــــــــ
باري بنظر مي رسد جغرافياي ميهنمان مهمترين عامل در شكل گيري چنين محصولاتي باشد. البته ميگوويم مهمترين عامل، اما همه چيز نيست. بسياري از عوامل ناديدني هم شايد دخيل باشند كه در اينصورت شايد ديگر كار ي از دست ما بر نيايد. به هر حال ايجاد تحول و تغييرات كاري بسيار سخت است، چشمه بايد از منشاء بجوشد و براي اين جوشش طبيعي البته شايد بتوان تمهيداتي انديشيد و كاتاليزورهايي فراهم آورد اما نهايتا بايد از نيازي طبيعي فراگير شود تا تحولي رخ دهد. بنظر من فراهم آوردن يك دموكراسي سالم در كنار تزريق هدفمند انگيزههاي گاه مادي يكي از مقدمات و كاتاليزورهاي نسبتا مناسب ميتواند باشد كه تا حدودي شايد جبران مافات كند. من در همين رابطه طرحهاي تاثير گذاري در مقاطع مختلف ارائه نمودةام، مثل تمرين دموكراسي در شوراهاي محلات با حضور يك نماينده از هر خانواده با دريافت حق حضور از محل صندوق ذخيرهي ارزي. كه البته پس از مدتي بواسطهي آگاهي نسبي و فراگيري الفباي دموكراسي در جلسات شوراها تا حدودي زمينه براي هدفمند شدن مطالبات فراهم ميگردد. انتخاب سالم و نسبتا آگاهانه دور از هيجانات تحريك شده و كور، ايجاد سؤالات اساسي در اذهان عمومي و فرصت دادن به آنها براي تفكر، مهمترين نياز ضروري بيروني براي تصفيهي فرهنگ مردم از خشونت و غلو و هيجان است. همين بالا بردن ظرفيت مدارا در مردم در كنار انتخابي نسبتا سالم مي تواند مطالبات را به سمت تغيير آگاهانهي قانون اساسي پيش ببرد تا سالمترين فرزندان اين مرزوبوم بر كرسي تصميم گيري و تصميم سازي حكومت مردمي بنشينند. به خاطر توجهتان ممنونم.
اين وبلاگ گروهی، فضايی است برای انتشار لينکهای مفيد؛ معرفی هرچه که خواندنی، ديدنی يا شنيدنی است.
اين همکاری گروهی به هدف آگاهیرسانی و بازتابدادنِ مطالب خواندنی در فضای رايانهای شکل گرفته است.
اعضای اين وبلاگ، بهطور مستقل و بدون صافی عمل میکنند و طبيعی است که هر کس سليقهی خود را در انتخاب مطالب در پيش گيرد. ضمناً اعضا بسته به خواست خود میتوانند با اسم واقعی يا مستعار بنويسند. ناگفته پيداست که اين کار جمعی، نمايندهی هيچ تشکّل و انديشه ويژهی سياسی، فرهنگی يا قومی نيست؛ تلاش جمعی ما، به قصد پوششدادن ديدگاههای
گوناگون است. در اين راه، دست عزيزانی که با ارسال لينک به ياریمان بشتابند را میفشاريم.
1 Ù¾ÙÙÙا٠:
سلام!
به نكتهي مهمي اشاره كردهايد.
فرهنگ و ادبيات و محاورهي مردمي انباشته از اين واژةهاي غير واقعي و پررنگ و لعاب، توجيه و سوءتفاهم برانگيز است.
سياستمداران تحميلي جامعه هم از همين كوزه برون تراويدهاند.
بنظر من سازوكاري كه محصولش اين فرهنگ و اين مردم است سازوكاري است كه براي تعادل ناگزير است به محركهاي بيروني و دروني پاسخ دهد.
عوامل مؤثر در تحريك پذيري و محركها هم بسيار و غير قابل احصاء هستند.در همين باره براي آقاي درويش پور كه بحثي شبيه شما را مطرح كرده اند نوشتم:
سلام اقاي درويش پور!
تحليل رويدادهاي تاريخي و تشخيص موقعيت آدمها و قضاوت راجع به عملكردشان كاري بسيار پيچيده و براي برخي سهل اما بسيار ممتنع است.
احصاء عوامل مؤثر در يك رويداد آنقدر نشدني است كه صدور حكم قطعي كاري بعيد بنظر ميرسد.
گذشته از احصاء عوامل شما بايد با يك دستگاه منطقي مطمئن به استدلال و نتيجه گيري بپردازيد كه اينهم جاي بحث دارد.
اما عاملي كه شما نام برديد يكي از مهمترين عواملي است كه از بدو ورود همه ي رشتههاي آيندهي مارا از پيش پنبه خواهد كرد.
غرضورزي و پيش زمينههاي فكري و مهمتر از همه نگاه عيب بين و منفي، كه نهايتا منجر به منفي بافي ميگردد مسلما ما را از راه راست منحرف خواهد كرد.
موضوعي كه شما مطرح كردهايد متاسفانه ناشي از حضور هيجانات كور و غير قابل كنترل رجل آسيبديدهي سياسي ميهن عصبي ماست كه واكنش عصبيت ناشي از سلطهي هزاران سالهي زور باعث ميشود نتيجه و ماحصل و رشتهها و بافتههاي خيرخواهيهاي سياستمداران و مصلحان معمولا پنبه شود.
ـــــــــ
باري بنظر مي رسد جغرافياي ميهنمان مهمترين عامل در شكل گيري چنين محصولاتي باشد.
البته ميگوويم مهمترين عامل، اما همه چيز نيست. بسياري از عوامل ناديدني هم شايد دخيل باشند كه در اينصورت شايد ديگر كار ي از دست ما بر نيايد.
به هر حال ايجاد تحول و تغييرات كاري بسيار سخت است، چشمه بايد از منشاء بجوشد و براي اين جوشش طبيعي البته شايد بتوان تمهيداتي انديشيد و كاتاليزورهايي فراهم آورد اما نهايتا بايد از نيازي طبيعي فراگير شود تا تحولي رخ دهد.
بنظر من فراهم آوردن يك دموكراسي سالم در كنار تزريق هدفمند انگيزههاي گاه مادي يكي از مقدمات و كاتاليزورهاي نسبتا مناسب ميتواند باشد كه تا حدودي شايد جبران مافات كند.
من در همين رابطه طرحهاي تاثير گذاري در مقاطع مختلف ارائه نمودةام، مثل تمرين دموكراسي در شوراهاي محلات با حضور يك نماينده از هر خانواده با دريافت حق حضور از محل صندوق ذخيرهي ارزي. كه البته پس از مدتي بواسطهي آگاهي نسبي و فراگيري الفباي دموكراسي در جلسات شوراها تا حدودي زمينه براي هدفمند شدن مطالبات فراهم ميگردد. انتخاب سالم و نسبتا آگاهانه دور از هيجانات تحريك شده و كور، ايجاد سؤالات اساسي در اذهان عمومي و فرصت دادن به آنها براي تفكر، مهمترين نياز ضروري بيروني براي تصفيهي فرهنگ مردم از خشونت و غلو و هيجان است.
همين بالا بردن ظرفيت مدارا در مردم در كنار انتخابي نسبتا سالم مي تواند مطالبات را به سمت تغيير آگاهانهي قانون اساسي پيش ببرد تا سالمترين فرزندان اين مرزوبوم بر كرسي تصميم گيري و تصميم سازي حكومت مردمي بنشينند.
به خاطر توجهتان ممنونم.
<<< صÙØÙâÛ Ø§ØµÙÛ